علیعلی، تا این لحظه: 14 سال و 19 روز سن داره

قدم به قدم با علی عزیز مامان و بابا

شب چهارشنبه سوری97

امروز آخرین روز کاریمون تو سال 97 است.البته الان دیگه باید بگم آخرین ساعت کاری. خیلی جریانات خوش و ناخوش و به نظر ناخوش تو این سال افتاد که فرصت یا حوصله نوشتن نداشتم! اما گفتم از این دقایق آخر استفاده کنم! من عاشق خونه تکونی و شلوغ پلوغی اسفند ماهم واسه همین با وجودی که دوماه اخیر شدیدا درگیر درمان کتف و گردن و کمرم و همچنین هفت خان ملال آور عصب کشی دندون و جراحی دندون، بودم اما نمی تونستم از خونه تکونی دست بردارم. این ماه بابایی هم به شددددت درگیر کار بود و در کنارش درد شدید کمرش و سردردش که این چند روز هم سرماخوردگی بهش اضافه شد. ناگفته نماند گهگاهی غرهای من(سر غیبتش و کمک نکردنش و اولویت بندی ناصحیحش در کنار فشارهای جسمی ام) رو هم ...
28 اسفند 1397
1